شب ها مي خوابم از شب تا سحر
ولي همه روز خسته هستم
نمی دانم كه خستگيم از افكار تاريك است
روحم مي خواهد كه جنبش داشته باشد
ولي در اين بدن خسته چكار بايد بكند
وقتي كه شب ها مي خوابم
روحم به دنبال بازي دل خود
در آسمان مي درخشد
ولي همه روز خسته هستم
نمی دانم كه خستگيم از افكار تاريك است
روحم مي خواهد كه جنبش داشته باشد
ولي در اين بدن خسته چكار بايد بكند
وقتي كه شب ها مي خوابم
روحم به دنبال بازي دل خود
در آسمان مي درخشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر